سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و ولادت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه

شاعر : رضا قاسمی
نوع شعر : مدح و ولادت
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : ترکیب بند

در صحـن طبعم واژه‌ها هم بی‌قرارند            انگـار حسّ و حال شعـری تازه دارند
وقتی که حرف از مُنتَظَر شد بغض کردند            گفتند یک عمر است که چشم انتظارند


بارانی از مضمون چکید از چشمِ خودکار            تـا ابــرهـای کـاغـذی قــدری بـبـارنـد
دیـدم کـمال هـم‌نـشـیـنـی هم اثـر کـرد            کاغـذ؛ قـلم؛ واژه؛ به حال من دچارند
تسبـیحی از جنس هِجاها ساخـتم چون            دیـدم تـمـام حـرف‌ها لـحـظـه شـمارند
پـس بی‌درنـگ از دلـبرِ دلخـواه گـفـتم
یک یا عـلـی هم بـعـدِ بـسـم الله گـفـتـم
سُستم ولی از عشق، محکـم می‌نویسم            از عرش می‌گویند و من هم می‌نویسم
در آیـنـه‌بـنـدان صـیـقـل خـوردۀ شعـر            با چـشمِ طبـعـم هر چه دیـدم می‌نویسم
قـنداقـه‌ای در دستِ نوری می‌درخشید            پس دارم از خـورشـید عـالم می‌نویسم
از قـطـره ‌اشکِ شـوقِ بابـایی خـدایی            از خـنـده‌هـای آب زمــزم مـی‌نـویـسـم
آنـقـدر مـحـوم که قـلـم از دسـتـم افـتاد            پس بـیـشتر می‌بـیـنـم و کم می‌نـویـسم
از روی دستِ شـاعـرِ مـطـلـق نوشـتم            گـفـتـند جـاءالعـشق، جـاء‌الحـق نوشتم
آمـد کـسـی کـه بـا هـمـه تـوفـیـر دارد
او که نگـاهـش لـطفِ عـالـم‌گـیر دارد
آمـــد طــبــیــب حــاذق دردِ جــدایــی            هـر چـند که دردِ غـمـش واگـیـر دارد
گـفـتـند «اَشِدّاءُ‌عَـلیَ‌الْکُـفّـار» هر چند            در دست او شـمـشیـر هم تـدبیـر دارد
مانند جـدش چـشم او حُر آفـرین است            از بـس نـگــاه نــافــذش تـاثــیـر دارد
با اینکه او در مهـربانی بی‌نظیر است            امـا بــرای دشـمـنـش شـمـشــیـر دارد
آمد کسی که در زمستان هم بهار است

او وارث اصلـی تـیـغ ذوالـفـقـار است
بـاید که ما هم در سپـاهـش یـار باشیم            اما نه اینـکه روی دوشـش بـار باشـیم
باید بصیرت داشت و از حق سخن گفت            صـفـین اگر تـکـرار شد عـمـّار باشیم
بـاید که پـای عـشـق، تـا آخـر بـمـانـیم            یـا پـای دارش مــیــثـم تـمّــار بـاشـیـم
وقـتی که آمد گـفـت وقت انتـقـام است            باید خـروشِ غـیـرت مـخـتـار بـاشـیـم
بــایـد بــرای یـا لَـثـارات الـحـسـیـنـش            از بغضِ خونخواهی حق سرشار باشیم
بـاید فـدک را از سـقـیـفه پس بگـیـریم
حـق عـلـی را از خـلیـفـه پس بگـیریم

نقد و بررسی